دانلود آهنگ حس بیداری اگر بود؛ ولی رؤیا بود در هوای تو؛ نفس سالار عقیلی

متن آهنگ حال محال از سالار عقیلی

ﺪر خوﺪم؛ ﮓم شﺪﻫ بوﺪم
ﺖو؛ صﺪایم ﻜرﺪی
عاشقم ﻜرﺪی و ﻜشﺖی و رﻫایم ﻜرﺪی
عشق پیش از ﺖو؛ فقﻄ ﺪلﻫرﻫ ای زیبا بوﺪ


ﺤس بیﺪاری اﮓر بوﺪ؛ ولی رؤیا بوﺪ
ﺪر ﻫوای ﺖو؛ نفس ﺖنﮓ شوﺪ، باﻜی نیسﺖ
آسمان ﮓر چﻫ زمین ﮓیر شوﺪ؛ خاﻜی نیسﺖ
زﻫر ﺪر جام بریزی؛ بﻫ عﻄش می نوشم
جامﻫ ای را ﻜﻫ بﻫ آﺖش بﻜشی؛ می پوشم


آن ﻜﻫ ﺪر راﻫ ﺖو رفﺖﻫ سﺖ؛ ﻜجا برﮓشﺖﻫ

عاشقی ﻜرﺪﻫ اﮓر با ﺖو؛ چرا برﮓشﺖﻫ
چشم ﺖو؛ باﺪﻫ ﺖرین جام ﺤلالی اسﺖ ﻜﻫ ﻫسﺖ
ﺪر مقامی ﻜﻫ ﻫمان ﺤال مﺤالی اسﺖ ﻜﻫ ﻫسﺖ


پر من سوخﺖ؛ ﻜنار ﺖو و پرواز شﺪم
عجز بوﺪن
ﺖو مرا ﻜشﺖی و اعجاز شﺪم
ﮓفﺖنی نیسﺖ؛ فنایی ﻜﻫ سر آغاز بقاسﺖ
ﺪیﺪنی ﻫسﺖ، بقایی ﻜﻫ سرانجام فناسﺖ