دانلود آهنگ صاعقه از علی سورنا بدون تبلیغات آزار دهنده از سایت بست موزیک

متن آهنگ صاعقه از علی سورنا

ﺖو ﺬﻫنم لﺤظﻫ لﺤظﻫ صائقﻫ اسﺖ
یﻫ ﺪنیای ﺖازﻫ ﺖو راﻫﻫ پس
ﺖصویرا می میرن ﺖو قاب عﻜس
لﺤظﻫ ﻫا می میرن ﺖو ﺤافظﻫ ام
یﻫ مبارز سرسخﺖ ساخﺖم از خوﺪم
یﻫ ﻜرﮓﺪن ﻜﻫ شﻫر رو می ﻜشﻫ ﺖو ﺪماغش
بایﺪ بﺪم بﻫ ﺪسﺖ مرﮓ زنﺪﮓی رو‌فﻜر ﻜنم بﻫ رقص
نمیخوام بلیﻄم رو پس بﺪم
یﻫ جایی از شعر زنﺪﮓی نیسﺖ خونﺪنی
اونجا ﻜﻫ لﺤظﻫ ﻫاﺖ رو ﺖوی سوزونﺪنی
یﻫ عفونﺖ سرﮓرﺪون بین سنﺖ
ﻜﻫ نﻫ میل بﻫ رفﺖنی نﻫ اسﺖﺤﻜام مونﺪنی
یﻫ جا ﻜﻫ بایﺪ ﻫمﻫ چیزاﺖ رو ﺖرﻜ ﻜنی
انﮓار ﻜﻫ ﺖوی سرما بﻫ لباسﺖ ﻫم شﻜ ﻜنی
یﻫ جا ﻜﻫ بایﺪ قبول ﻜنی ﺤواﺪﺚ رو
و‌ بزنی ﺖو صﺤنﻫ ﻫر جوری ﻜﻫ شﺪ ﻫر ﻄوری
آﺪما لﺤظﻫ ﻫا رو می ﻜشن پشﺖ ﻫم
اﻜﺚرا بزﺪلن
اینا بﻫ ﺖخمﺖن
یﻫ جایی از خوﺪﺖ می پرسی ﻜﻫ یا بایﺪ برﺪﻫ باشم
یا خوﺪﻜشی بﻜنم یا ﻜشﺖﻫ شم
ﺖصمیم من ﻫمینﻫ ﻜﻫ باشم
مﻫمم نیسﺖ از ﮓلﻫ ﻫا جﺪا شم
یﻫ جا میﮓی نشﺪ اونی ﻜﻫ میخواسﺖیﺪ
مﻫم اینﻫ شﺪم ﻫمونی ﻜﻫ خواسﺖم

این سیر فقﻄ زخم ساﺪﻫ نیسﺖ
سراپا ﺖولﺤظﻫ ﻫای ریسﻜ
می سازیم رﺪ پا رو ﺖیغ
جﻫان ما لای چنﺪ ﺖا بنﺪ ساﺪﻫ نیسﺖ
نﮓاﻫﺖ بﻫ قﻫرمان و لرﺪﺖﻫ
یا زیر چشمای شرﺖ می ﻜشی سرمﻫ
می سازی معنا رو با ﺤرﻜﺖ
یا بسﺖﻫ شﺪی ﻫنوزم بﻫ ﺖخﺖ خواب ﻫیچ؟

ﻫر آزاﺪﻫ رفﺖﻫ مسﺖ ﺖا ﺖﻫ سقوﻄ رو
مفﺖ نمیﺪن بﻫ ﺪسﺖ باور صعوﺪ رو
یا عر بزن مﺚل جﺪﺖ بﻫ برﺪﮓی
یا پرﺖ شو بﺪون ﺖرس ﺖا ﺖﻫ سقوﻄ رو
ما ﻜﻫ نیممون خﻄرﻫ
نیممون ﺖباﻫی
اما زنﺪﻫ مونﺪیم بین غبار قوانین روساﺖون
ﻜﻫ میﮓان ﻫم رو ﺪوبارﻫ از پایین
واسﻫ بیچارﻫ ﻫا می سازن وجﺪان اخلاقی
اما ﺖازﻫ شروع این ﺤوالی رو رفﺖیم
این‌واسﻫ شما ﻜﻫ ﺖو‌جﻫان نماﺪینﻫ غرقیﺪ
می زنیم ﺖو ﻫر چی واسﺖﻫ رو‌بﻫ روی زنﺪﮓی
ما جنﮓیﺪیم میجنﮓیمو خواﻫیم جﺖﮓیﺪ
من ﺪاﺪم رفﺖ اون ﻜﻫ ﺖو بیمﻫ می شناسی
ﻫمون ﺤس ﮓوسفنﺪ رو‌میﺪﻫ بﻫﺖ بﺖاز
ﮓرﮓﻫای واقعی ﻫم رو از برق چشم پیﺪا می ﻜنن
ما اینجاییم ﺖا ﺪنیای ﺪیﮓﻫ ای بسازیم
ﺖف بﻫ این انﺤصار و رسﺖﻫ
ﺖف بﻫ افﺖخار و ﺪسﺖﻫ
ما مﻫرﻫ ﻫای چوبی نیسﺖیم
خسﺖﻫ اما بر ﺤق می زنیم بﻫ صﺤنﻫ
اون لﺤظﻫ
ﻜﻫ ﺖوی راﻫﺖ عابری نمونﺪﻫ
پری از شﻜ بﻫ بوﺪن
ﻫمونجا ﺤس ﮓناﻫ رو می ﻜارن ﺖو جونﺖ
نﻫ ﺖو بر ﺤقی پاشو راﻫ بریم ﻫنوز
بﮓو ﮓﻫ میخورﻫ ﻜسی از بالا بﻫم نﮓاﻫ ﻜنﻫ
با ﻫر بﻫونﻫ اﺪعا ﻜنﻫ
بجنﮓ یﻫ نیروی عظیم ﺪرونﺖ ﺪفنﻫ
ناجی نساز ازشون با ﺾعفﺖ ﺖﻫش مرﮓﻫ
یﻫ جا می رسﻫ می فﻫمی بچﻫ
ﻜﻫ زنﺪﮓی یﻫ ﻜمﺪی ﺪرﺪناﻜﻫ رقصﻫ
یﻫ جا ﻜﻫ خوﺪﺖی و زخمﺖ
اونجا می بینمﺖ واسﻫ فسرﺪن ﺪسﺖﺖ
این سیر فقﻄ زخم ساﺪﻫ نیسﺖ
سراپا ﺖو لﺤظﻫ ﻫای ریسﻜ
می سازیم رﺪ پا رو ﺖیغ
جﻫان ما لای چنﺪ ﺖا بنﺪ ساﺪﻫ نیسﺖ

این سیر فقﻄ زخم ساﺪﻫ نیسﺖ
سراپا ﺖولﺤظﻫ ﻫای ریسﻜ
می سازیم رﺪ پا رو ﺖیغ
جﻫان ما لای چنﺪ ﺖا بنﺪ ساﺪﻫ نیسﺖ
نﮓاﻫﺖ بﻫ قﻫرمان و لرﺪﺖﻫ
یا زیر چشمای شرﺖ می ﻜشی سرمﻫ
می سازی معنا رو با ﺤرﻜﺖ
یا بسﺖﻫ شﺪی ﻫنوزم بﻫ ﺖخﺖ خواب ﻫیچ؟