دانلود آهنگ وسط شب از صادق و فرهاد و دلارام بدون تبلیغات آزار دهنده از سایت بست موزیک

متن آهنگ نصف شب از صادق و فرهاد و دلارام

اونقدرها هم خیر توش نیست، نه
در اون حد نیست که گفتن
آدم ها نوزاد پاک میاوردن
غده های چرکی می بردن
زندگی چی بود؟ چه جوری بود؟
یک راه بلند شروعش یهویی بود
همه چیش دکوری بود همه چیش
حال خوب بگو کجایه ما خریداریم
بگو خودمونو می رسونیم
بگو داریم سینه خیز میایم
بگو داریم پاهامونو می کشونیم
نمی دونم می خواد چ بشه
اصلا برنده کی بشه
اصلا مهم نیست چی بشه
مهم نیست چیبوده که
بخواد مهم باشه چی بشه
دو تا لبخند توقع بود
مثله بال که قشنگی پرنده بود
قرار بود نیوفته تنم بهتون
نه که وایسته سرم رویه تنم بزور
این ینی دیگه باگ خلقت
آب ببری بریزی پای چشمه‌ ات
سنگ باشی بالشتت نرمه
نباشی تبریک بالشتت سنگ
همه دارن جار می زنن داداش
همه دارن جار می زنن
دروغ می بافن اهله حقن
اونا عاشق اینن که لاف بزنن
بکاریم قطع نکنیم
بریم از پهلو هم هم رو ترک نکنیم
همین الآنش هم راهی نیست تا مرگه
اما تهش چند تا لاله‌ست چند تا مریم
وسط شب 2باره تووی جاده ام
انرژی کم، قدر یک دم و بازدم
شیشه پایین و یک قطره بارون بارید
سکانسِ عالی ولی تلخو تو خالی
سیرم از فردایه خودم
من کش نمیدمش یهو در جا میبرم
پیرم کرد این زمین
که سرپا هم میمونم در جا میخورم
سیرم غریبه و پیرم
تو خودم اسیرم نه موندم نه میرم
بخون و گل بودش آغشته
دستایه خالقت با عشقش
این خلق یک عارضه بود
از دونش رشدش تا کِشتش
از سقوط این فرشته
تا آدم لاشیِ پر کرشمه
ساخت حماسه این آفرینش
یک اشک میکاره پای چشمش سقوط یک غروری داشت
پرواز، یک شکوهی داشت
این غروب یک طلوعی داشت
توو سینه امید دروغی داشت
بردن یک فخر گروهی داشت
باختن وحشت عمومی داشت
منو تو بذر صعودو کاشتیم
حالا امروز اگه تویه سکوتی باش
ولی، مشتی من دیگه نمیتونم
بذارم حرف های مفتشون بره توو من
بگم به من چه با ما خوبن
به درک که یک نسلی میره تو عن
بگم ایول دمتون گرم
حال دادی گند زدی توی خونه‌ ام
راضی ام کندی از دهن بچه‌ش
بردی کوبوندی تو تولت
هر چند مشتی نامردیه
علت تو اینجا نامرئیه
اینجا که تویه ما هر کیه
سینش خورده از پا زخمیه
زیاد حبس کردیم و کم تخلیه
بی تسویه گذاشتیم واس بقیه
دید ما رو چند روز پیشش یکی
جیغ کشید انگار آدم دیده
ول کن حاجی نطفه چیه
اینجا خرگوش با مار توو حفره میره
یه بره واس گرگ ها سفره چیده
از دنیا شکار و بو طعمه میده
تهش های و هوی زیاده کیه حریف
بندگی یعنی تیز و ظریف
کوریه که میاره دید عمیق
این داستان مریض رو کی چیده دقیق
داستان ماست، شروع تلخ با یه پایان باز
چشم ها دنبال چرخش تاس
یک تا شیشش تقدیر ماست
این داستان ماست شروع تلخ با یک پایان باز
چشم ها دنبال چرخش تاس
یک تا شیشش تقدیر ماست